از پنجره ای در طبقه سوم به تنهایی نظاره می کنم. حیاط دانشگاه صنعتی سجاد مملو از جنب و جوش، رفت و آمد و فعالیت است. شرکت کنندگان وارد می شوند و با مسئولین کنفرانس خوش و بش می کنند، دانشجویان دانشگاه با سرعت هر چه تمام این بر و آن بر می دوند و به رتق و فتق امور مشغولند، همکاران خدماتی دانشگاه سخت در تدارک پذیرایی میان وعده و شام و ناهارند و نگهبانان دانشگاه با همه ی توان به انجام اموری خارج از وظایف معمول خود مشغولند.
صحنه جالبی است، نمی توانم بر خود چیره شوم و به این جمع بپیوندم. حیفم می آید این صحنه را رها کنم چون بسیار نادر است. یاد کلمه انگلیسی Unity می افتم. نمی دانم چرا؟ به معنی اش کاری ندارم چون دارم آن را مشاهده و لمس میکنم. عموماً دلایل برگزاری اینگونه کنفرانس ها را توسعه علم و فناوری در زمینه های تخصصی مربوطه اعلام می کنند. توسعه علم و فناوری هم خود را نه در تولید علم و چاپ مقاله بلکه در نهایت در تولید ملی و سطح رفاه جامعه نشان می دهد. همانطور که در تنهایی از پنجره به پائین می نگرم، سعی دارم به خود بقبولانم که تعریف و هدف اصلی برگزاری بیست و ششمین کنفرانس مهندسی برق ایران نیز ارائه مقاله علمی است. اما چنین احساسی ندارم. فضا فراتر از ارائه مقاله علمی است. خیلی والاتر است. دوباره کلمه Unity به ذهنم می آید. یعنی " یکی شدن". دلم می لرزد، بله، به ناگهان می فهم که شاهد یکی شدن یک جامعه کوچکم. مقاله را از ذهن خود دور می ریزم و به ادامه تماشای صحنه ای بسیار زیبا که نشان دهنده یکدلی و همبستگی است می پردازم. کاش نقاشی بودم، صحنه را می کشیدم و نام آن را " یکی شدن" می گذاشتم.
دیگر نمی توانم بر ذهن خود افسار نهم، به رویا پردازی روی آورده و با خود می گویم مگر اینجا ایران نیست ؟ پس چرا همه مقابل هم نه ایستاده اند؟ همه سعی ندارند نظرات خود را بر دیگران تحمیل کنند؟ چرا برخی سعی ندارند به زور بقیه را به بهشت ببرند؟! اینجا مگر ایران نیست؟
بله دوستان، موفقیت کنفرانس مدیون یکی شدن و همدلی بود، نه سطح مقالات ارائه شده. یقین دارم دستاورد اصلی کنفرانس تمرین همبستگی و مشارکت در کار گروهی به ویژه بین جوانان است. تمرینی که در سطح ملی به شدت لازم است و ما از آن غافلیم.
به راستی چرا در دانشگاه صنعتی سجاد و به بهانه کنفرانس مهندسی برق ایران می توان تمرین یکی شدن و همدلی کرد ولی در فضای بزرگتر یعنی در مشهد، خراسان و در نهایت کشور از پس آن بر نمی آئیم؟ با سر و صدا و ولوله ای که از حیاط دانشگاه می آید به خود باز می گردم. فضا هنوز فضای " یکی شدن" است. حیف است اینجا بمانم و در خلوت خیال پردازی کنم. بهتر است به جمع بپیوندم و یکی شدن را حتی برای مدتی کوتاه تجربه کنم. فکر نمی کنم تا مدتی دوباره چنین امکانی فراهم گردد!
سید هاشم اورعی