کتاب دختر شینا: خاطرات قدمخیر محمدی کنعان
نویسنده: بهناز ضرابیزاده
انتشارات: انتشارات سوره مهر
خلاصه کتاب دختر شینا
کتاب دختر شینا از خاطرات زنی به نام قدم خیر محمدی کنعان میگوید. قرار است از ابتدای تولد، با او همراه شوید.
میگفتند به محض اینکه پا به دنیا گذاشت، سلامتی پدرش، که بیماری سختی گرفته بود، برگشت و عمویش به یمن این سلامتی، پیشنهاد داد تا نام نوزاد قدمخیر شود.
با دختری آشنا میشوید که تهتغاری و دردانهٔ پدر و مادرش بود. او از روزگار خوش کودکی خود میگوید. زمانی که غمی نبود، و دغدغهای جز انتظار برای آمدن پدر از راه و دیدن عروسکهای در دستش نداشت.
اما دوران کودکی به سرعت تمام شد. وقتی به چهارده سالگی رسید دیگر از نظر روستاییان برای خودش خانمی شده بود و دم بخت بود. پدرش دل جدا شدن از دخترش را نداشت. قدمخیر نمیخواست از خانهٔ پدر و مادرش برود، اما روزگار قصهٔ دیگری برایش رقم زده بود. بالاخره مهر پسری که برای خواستگاریاش آمده بود به دلش نشست. شیفتهٔ او شد و این تازه اول داستان عاشقانهٔ آنها بود. داستانی که قدم خیر بعد از گذشت سالها لب به تعریفش گشود.
او که در زمان شهادت همسرش فقط ۲۴ سال سن داشت، با ۵ فرزند، خود را یکه و تنها دید؛ ولی خم به ابرو نیاورد و به تنهایی همهٔ فرزندانش را بزرگ کرد. ایران مدیون انسانهای بزرگی مانند بانو قدم خیر محمد کنعان است.